معنی اهل انضباط، نظم دهنده، انضباطی، انتظامی، تادیبی وابسته به تربیت, معنی اهل انضباط، نظم دهنده، انضباطی، انتظامی، تادیبی وابسته به تربیت, معنی اig اjqfاz، j'k bijbi، اjqfاzd، اjت'اkd، تاbdfd mاfsتi fi تcfdت, معنی اصطلاح اهل انضباط، نظم دهنده، انضباطی، انتظامی، تادیبی وابسته به تربیت, معادل اهل انضباط، نظم دهنده، انضباطی، انتظامی، تادیبی وابسته به تربیت, اهل انضباط، نظم دهنده، انضباطی، انتظامی، تادیبی وابسته به تربیت چی میشه؟, اهل انضباط، نظم دهنده، انضباطی، انتظامی، تادیبی وابسته به تربیت یعنی چی؟, اهل انضباط، نظم دهنده، انضباطی، انتظامی، تادیبی وابسته به تربیت synonym, اهل انضباط، نظم دهنده، انضباطی، انتظامی، تادیبی وابسته به تربیت definition,